۷۴- طالع همایونست ز گریه مردم چشمم نشسته درخون است ببین که درطلبت حال مردمان چون است به یاد لعل تو بی چشم مست میگونت زجام غم می لعلی که می خورم خون است زمشرق سروی آفتاب طلعت تو اگر طلوع کند طالعم همایوناست حکایت لب شیرین کلام فرهادست …
فال حافظ آنلاین
درباره این سایت